از قانون رسیدگی به تخلفات اداری
مصوب 1372/9/7
فصل دومتخلفات اداری
1-اعمال و رفتار خلاف شؤون شغلی یا اداری.
2-نقض قوانین و مقررات مربوط.
3-ایجاد نارضایتی در اربابرجوع یا انجام ندادن یا تأخیر در انجام امور قانونی آنها بدون دلیل.
4-ایراد تهمت و افترا،هتک حیثیت.
5-اخاذی.
6-اختلاس.
7-تبعیض یا اعمال غرض یا روابط غیر اداری در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص.
8-ترک خدمت در خلال ساعات موظف اداری.
9-تکرار در تأخیر ورود به محل خدمت یا تکرار خروج از آن بدون کسب مجوز.
10-تسامح در حفظ اموال و اسناد و وجوه دولتی،ایراد خسارات به اموال دولتی.
11-افشاء اسرار و اسناد محرمانه اداری.
12-ارتباط و تماس غیر مجاز با اتباع بیگانه.
13-سرپیچی از اجرای دستورهای مقامهای بالاتر در حدود وظائف اداری.
14-کمکاری یا سهلانگاری در انجام وظائف محولشده.
15-سهلانگاری رؤسا و مدیران در ندادن گزارش تخلفات کارمندان تحت امر.
16-ارائه گواهی یا گزارش خلاف واقع در امور اداری.
17-گرفتن وجوهی غیر از آنچه در قوانین و مقررات تعیینشده یا اخذ هرگونه مالی که در عرف رشوهخواری تلقی میشود.
18-تسلیم مدارک به اشخاصی که حق دریافت آن را ندارند یا خودداری از تسلیم مدارک به اشخاصی که حق دریافت آن را دارند.
19-تعطیل خدمت در اوقات مقرر اداری.
20-رعایت نکردن حجاب اسلامی.
21-رعایت نکردن شؤون و شعائر اسلامی.
22-اختفا،نگهداری،حمل،توزیع و خریدوفروش مواد مخدر.
23-استعمال یا اعتیاد به مواد مخدر.
24-داشتن شغل دولتی دیگر به استثناء سمتهای آموزشی و تحقیقاتی.
25-هر نوع استفاده غیر مجاز از شؤون یا موقعیت شغلی و امکانات و اموال دولتی.
26-جعل یا مخدوش نمودن و دست بردن در اسناد و اوراق رسمی یا دولتی.
27-دست بردن در سؤالات،اوراق،مدارک و دفاتر امتحانی،افشاء سؤالات امتحانی یا تعویض آنها.
28-دادن نمره یا امتیاز،بر خلاف ضوابط.
29-غیبت غیر موجه به صورت متناوب یا متوالی.
30-سوء استفاده از مقام و موقعیت اداری.
31-توقیف،اختفاء،بازرسی یا باز کردن پاکتها و محمولات پستی یا معدوم کردن آنها و استراق سمع بدون مجوز قانونی.
32-کارشکنی و شایعهپراکنی،وادار ساختن یا تحریک دیگران به کارشکنی یا کمکاری و ایراد خسارت به اموال دولتی و اعمال فشارهای گروهی برای تحصیل مقاصد غیر قانونی.
33-شرکت در تحصن،اعتصاب و تظاهرات غیر قانونی،یا تحریک به برپایی تحصن، اعتصاب و تظاهرات غیر قانونی و اعمال فشارهای گروهی برای تحصیل مقاصد غیر قانونی.
34-عضویت در یکی از فرقههای ضاله که از نظر اسلام مردود شناخته شدهاند.
35-همکاری با ساواک منحله به عنوان مأمور یا منبع خبری و داشتن فعالیت یا دادن گزارش ضد مردمی.
36-عضویت در سازمانهایی که مرامنامه یا اساسنامه آنها مبتنی بر نفی ادیان الهی است یا طرفداری و فعالیت به نفع آنها.
37-عضویت در گروههای محارب یا طرفداری و فعالیت به نفع آنها.
38-عضویت در تشکیلات فراماسونری.
فصل سوممجازاتها
الفاخطار کتبی بدون درج در پرونده استخدامی.
بتوبیخ کتبی با درج در پرونده استخدامی.
جکسر حقوق و فوق العاده شغل یا عناوین مشابه حداکثر تا یک سوم از یک ماه تا یک سال.
دانفصال موقت از یک ماه تا یک سال.
هتغییر محل جغرافیایی خدمت به مدت یک تا پنج سال.
وتنزل مقام و یا محرومیت از انتصاب به پستهای حساس و مدیریتی در دستگاههای دولتی و دستگاههای مشمول این قانون.
زتنزل یک یا دو گروه یا تعویق در اعطای یک یا دو گروه به مدت یک یا دو سال.
حبازخرید خدمت در صورت داشتن کمتر از 20 سال سابقه خدمت دولتی در مورد مستخدمین زن و کمتر از 25 سال سابقه خدمت دولتی در مورد مستخدمین مرد با پرداخت 30 تا 45 روز حقوق مبنای مربوط در قبال هر سال خدمت به تشخیص هیأت صادرکننده رأی.
طبازنشستگی در صورت داشتن بیش از 20 سال سابقه خدمت دولتی برای مستخدمین زن و بیش از 25 سال سابقه خدمت دولتی برای مستخدمین مرد بر اساس سنوات خدمت دولتی با تقلیل یک یا دو گروه.
یاخراج از دستگاه متبوع.
کانفصال دائم از خدمات دولتی و دستگاههای مشمول این قانون.
تبصره 1- در احتساب معدل خالص حقوق،تفاوت تطبیق و فوق العاده شغل مستخدمان موضوع بند«ط»در سه سال آخر خدمت در هنگام بازنشستگی،حقوق گروه جدید(پس از تنزل یک تا دو گروه)ملاک محاسبه قرار میگیرد.
تبصره 2- کسور بازنشستگی یا حق بیمه(سهم کارمند)کارمندانی که در اجرای این قانون به انفصال دائم،اخراج یا بازخریدی محکوم شده یا میشوند و نیز حقوق و مزایای مرخصی استحقاقی استفاده نشده آنان و در مورد محکومان به بازنشستگی،حقوق و مزایای مرخصی استحقاقی استفاده نشده،همچنین کسور بازنشستگی یا حق بیمه کارمندانی که در گذشته در اجرای مقررات قانونی از دستگاه دولتی متبوع خود اخراج گردیدهاند،قابل پرداخت است.
تبصره 3- هیأتهای بدوی یا تجدید نظر،نماینده دولت در هریک از دستگاههای مشمول این قانون هستند و رأی آنان به تخلف اداری کارمند تنها در محدوده مجازاتهای اداری معتبر است و به معنی اثبات جرمهایی که موضوع قانون مجازاتهای اسلامی است،نیست.
تبصره 4- هیأتها پس از رسیدگی به اتهام یا اتهامات منتسب به کارمند،در صورت احراز تخلف یا تخلفات،در مورد هر پرونده صرفا یکی از مجازاتهای موضوع این قانون را اعمال خواهند نمود.
الفعدم رعایت قانون رسیدگی به تخلفات اداری و مقررات مشابه.
باعمال تبعیض در اجرای قانون رسیدگی به تخلفات اداری و مقررات مشابه.
جکمکاری در امر رسیدگی به تخلفات اداری.
دموارد دیگر که هیأت بنا به مصالحی ضروری تشخیص دهد.
تبصره 1- تخلفات اداری اعضاء هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری توسط هیأتی که از طرف هیأت عالی نظارت تعیین میشود رسیدگی خواهد شد.
تبصره 2- هیچیک از اعضاء هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری را نمیتوان در رابطه با آرای صادره از سوی هیأتهای مذکور تحت تعقیب قضائی قرار داد مگر در صورت اثبات غرض مجرمانه.
تبصره 3- هیأت عالی نظارت میتواند بازرسانی را به دستگاههای مشمول اعزام نموده و در صورت مشاهده موارد تخلف،کارکنان متخلف را جهت رسیدگی به پرونده آنان به هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری معرفی نماید.
تبصره 4- در مورد معتادان به مواد مخدر که بر اساس آرای قطعی هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری به مجازاتهای بازخریدی خدمت،بازنشستگی با تقلیل گروه،اخراج و انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شده یا میشوند در صورت ترک اعتیاد در مدت شش ماه از تاریخ ابلاغ رأی،به تشخیص هیأت تجدید نظر،موضوع بر اساس ماده (24)این قانون به هیأت عالی نظارت ارجاع میشود.
2(1)