قانون روابط موجر و مستأجرمصوّب 1356/5/2
فصل اوّلکلیات
1-تصرّف ناشی از معاملات با حق استرداد یا معاملات رهنی.
2-اراضی مزروعی محصور و غیر محصور و توابع آنها و باغهایی که منظور اصلی از اجاره، بهرهبرداری از محصول آنها باشد.
3-ساختمانها و محلهایی که به منظور سکونت عرفا به طور فصلی برای مدتی که از شش ماه تجاوز نکند اجاره داده میشود.
4-کلیّه واحدهای مسکونی واقع در محدوده خدماتی شهرها و در شهرکها که گواهی خاتمه ساختمانی آنها از تاریخ لازمالاجراء شدن قانون معاملات زمین مصوّب 1354 صادر شده و میشود.
5-خانههای سازمانی و سایر محلهای مسکونی که از طرف وزارتخانهها و مؤسّسات دولتی و وابسته به دولت یا اشخاص،اعمّ از حقیقی یا حقوقی به مناسبت شغل در اختیار و استفاده کارکنان آنها قرار میگیرد.
در این مورد رابطه متصرّف با سازمان یا اشخاص مربوط تابع قوانین و مقرّرات مخصوص به خود یا قرارداد فی مابین میباشد.
هرگاه متصرّف خانه یا محل سازمانی که به موجب مقرّرات یا قرارداد مکلّف به تخلیه محل سکونت باشد از تخلیه خودداری کند،بر حسب مورد از طرف دادستان یا رئیس دادگاه بخش مستقل به او اخطار میشود که ظرف یک ماه محل را تخلیه نماید،در صورت امتناع به دستور همان مقام محل مزبور تخلیه شده و تحویل سازمان یا مؤسسه یا اشخاص مربوط داده میشود.
6-واحدهای مسکونی که پس از اجراء این قانون به اجاره واگذار گردد.
فصل دوّممیزان اجارهبها و ترتیب پرداخت آن
در این صورت دادگاه ضمن صدور حکم راجع به تعدیل،مستأجر را به پرداخت ما به التفاوت از تاریخ تقدیم دادخواست تا روز صدور حکم،محکوم مینماید.دائره اجراء مکلّف است خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ قطعیت تا تاریخ اجراء حکم را به قرار دوازده درصد در سال احتساب و از مستأجر وصول و به موجر بپردازد.مستأجر نیز میتواند ضمن تقاضای تعدیل اجارهبها رد ما به التفاوت پرداخت شده را به انضمام خسارت تأخیر تأدیه به شرح فوق درخواست کند.
تبصره- مقرّرات این ماده در مواردی که دادگاه حکم به تعیین اجارهبها صادر مینماید نیز جاری خواهد بود.
دفترخانه باید منتهی ظرف ده روز به وسیله اداره ثبت محل مراتب را به موجر یا نماینده قانونی او اخطار کند که برای دریافت وجه تودیع شده به دفترخانه مزبور مراجعه نماید.
فصل سوّمدر تنظیم اجارهنامه
تبصره 1- هرگاه از طرف موجر تقاضای تخلیه عین مستأجره شده باشد رسیدگی به درخواست تنظیم اجارهنامه از طرف مستأجر متوقف بر خاتمه دادرسی در موضوع تخلیه خواهد بود.این حکم در موردی که از طرف مالک درخواست خلع ید از ملک شده باشد نیز جاری است.
تبصره 2- دریافت وجه بابت اجارهبها از طرف مالک یا موجر دلیل بر تسلیم او به ادعای طرف نخواهد بود.
هرگاه موجر حاضر به امضاء اجارهنامه نشود،نماینده دادگاه اجارهنامه را به مدّت یک سال از طرف او امضاء خواهد کرد و اگر مستأجر تا پانزده روز از تاریخ تعیین شده حاضر به امضاء نشود دادگاه در صورتی که عذر مستأجر را موجه نداند به تقاضای موجر حکم به تخلیه عین مستأجره صادر میکند و این حکم قطعی است.
هرگاه مستأجر تمام یا قسمتی از مورد اجاره را به غیر اجاره دهد مالک میتواند در صورت انقضاء مدّت یا فسخ اجاره درخواست تنظیم اجارهنامه با هریک از مستأجرین را بنماید.
در صورتی که مستأجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر داشته باشد هریک از مستأجرین نیز میتوانند در صورت فسخ و یا انقضاء مدّت اجاره اصلی درخواست تنظیم اجارهنامه را با مالک یا نماینده قانونی او بنمایند.
1-شغل موجر و مستأجر و اقامتگاه موجر به طور کامل و مشخص.
2-نشانی کامل مورد اجاره و قید اینکه از لحاظ رابطه اجاره این محل اقامتگاه قانونی مستأجر میباشد مگر اینکه طرفین به ترتیب دیگری تراضی نموده باشند.
3-عین مستأجره در تصرّف کدام یک از طرفین میباشد و در صورتی که در تصرّف مستأجر نیست تحویل آن در چه مدّت و با چه شرائطی صورت خواهد گرفت.
4-مهلت مستأجر برای پرداخت اجارهبها منتهی ده روز از تاریخ سررسید هر قسط خواهد بود مگر اینکه طرفین به ترتیب دیگری زائد بر این مدّت توافق کرده باشند که در این صورت ترتیب مذکور باید در سند قید گردد.
5-اجاره به منظور سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت با تعیین نوع کسب و پیشه و تجارت و هرگاه به منظور دیگری باشد قید آن به طور صریح.
6-مستأجر حق انتقال به غیر را کلا یا جزء یا به نحو اشاعه دارد یا خیر.
7-تعهد مستأجر به پرداخت اجرت المثل پس از انقضاء مدّت و یا فسخ اجاره تا موقع تجدید اجاره یا تخلیه ملک به میزان اجرت المسمّی.
فصل چهارمموارد فسخ اجاره و تخلیه عین مستأجره
1-در صورتی که عین مستأجره با اوصافی که در اجارهنامه قید شده منطبق نباشد(با رعایت ماده 415 قانون مدنی).
2-اگر در اثناء مدّت اجاره عیبی در عین مستأجره حادث شود که آن را از قابلیت انتفاع خارج نموده و رفع عیب مقدور نباشد.
3-در مواردی که مطابق شرائط اجاره حق فسخ مستأجر تحقق یابد.
4-در صورت فوت مستأجر در اثناء مدّت اجاره و درخواست فسخ اجاره از طرف کلیّه ورثه.
5-هرگاه مورد اجاره کلا یا جزء در معرض خرابی بوده و قابل تعمیر نباشد و یا برای بهداشت و سلامت مضر بوده و باید خراب شود.
در صورتی که موجر ظرف پنج روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه حاضر نگردد مستأجر باید به دادگاه محل وقوع ملک مراجعه و تخلیه کامل مورد اجاره را تأمین دلیل نماید و کلید آن را به دفتر دادگاه تسلیم کند.
از این تاریخ رابطه استیجاری قطع میشود و دفتر دادگاه ظرف 24 ساعت به موجر یا نماینده قانونی او اخطار میکند که برای تحویل گرفتن مورد اجاره و دریافت کلید حاضر شود. تا زمانی که مستأجر به ترتیب فوق عمل نکرده باشد تعهدات او به موجب مقرّرات این قانون و شرائط اجارهنامه برقرار است.
1-بندهای«1»،«3»،«4»،«5»،«6»،این ماده مربوط به محلهای مسکونی بوده و با تصویب قانون موجر و مستأجر مصوّب 1362 منسوخ است.
2-در موردی که عین مستأجره به منظور کسب یا پیشه و یا تجارت خود مستأجر اجاره داده شده و مستأجر آن را به عناوینی از قبیل وکالت یا نمایندگی و غیره عملا به غیر واگذار کند بدون اینکه طبق ماده 19 این قانون با مستأجر لاحق اجارهنامه تنظیم شده باشد. 0]
7-در مورد محل کسب و پیشه و تجارت هرگاه مورد اجاره برای شغل معینی اجاره داده شده و مستأجر بدون رضای موجر شغل خود را تغییر دهد مگر اینکه شغل جدید عرفا مشابه شغل سابق باشد.
« 8-در صورتی که مستأجر در مورد اجاره تعدّی یا تفریط کرده باشد.
9-در صورتی که مستأجر در مهلت مقرّر در ماده 6 این قانون از پرداخت مال الاجاره یا اجرت المثل خودداری نموده و با ابلاغ اخطار دفترخانه تنظیمکننده سند اجاره یا اظهارنامه(در موردی که اجارهنامه عادی بوده یا اجارهنامهای در بین نباشد)ظرف ده روز قسط یا اقساط عقب افتاده را نپردازد.در این مورد اگر اجارهنامه رسمی باشد موجر میتواند از دفترخانه یا اجراء ثبت صدور اجرائیّه بر تخلیه و وصول اجارهبها را درخواست نماید.
هرگاه پس از صدور اجرائیّه مستأجر اجارهبهای عقب افتاده را تودیع کند اجراء ثبت،تخلیه را متوقف میکند ولی موجر میتواند به استناد تخلّف مستأجر از پرداخت اجارهبها از دادگاه درخواست تخلیه عین مستأجره را بنماید.
هرگاه اجارهنامه عادی بوده یا سند اجاره تنظیم نشده باشد موجر میتواند برای تخلیه عین مستأجره و وصول اجارهبها به دادگاه مراجعه کند.
در موارد فوق هرگاه مستأجر قبل از صدور حکم دادگاه،اضافه بر اجارهبهای معوّقه صدی بیست آن را به نفع موجر در صندوق دادگستری تودیع نماید حکم به تخلیه صادر نمیشود و مستأجر به پرداخت خسارت دادرسی محکوم و مبلغ تودیع شده نیز به موجر پرداخت میگردد، ولی هر مستأجر فقط یک بار میتواند از این ارفاق استفاده کند،حکم دادگاه در موارد مذکور در این بند قطعی است.
تبصره 1- در صورتی که مستأجر دو بار ظرف یک سال در اثر اخطار یا اظهارنامه مذکور در بند «9»این ماده اقدام به پرداخت اجارهبها کرده باشد و برای بار سوّم اجارهبها را در موعد مقرّر به موجر نپردازد و یا در صندوق ثبت تودیع ننماید موجر میتواند با تقدیم دادخواست مستقیما از دادگاه درخواست تخلیه عین مستأجره را بنماید حکم دادگاه در این مورد قطعی است.
تبصره 2- در صورتی که مورد اجاره به منظوری غیر از کسب یا پیشه یا تجارت اجاره داده شود از هر حیث تابع مقرّرات مربوط به اجاره محل سکنی خواهد بود.
تبصره 3- در مورد بند«6»این ماده اگر مستأجر مرکز فساد که قانونا دائر کردن آن ممنوع است در مورد اجاره دائر نماید دادستان علاوه بر انجام وظائف قانونی خود به محض صدور کیفرخواست به درخواست موجر مورد اجاره را در اختیار موجر قرار میدهد.
تبصره 4- در صورتی که مستأجر محل سکنی در شهر محل سکونت خود،مالک یک واحد مسکونی باشد موجر حق دارد پس از انقضاء مدّت اجاره تقاضای تخلیه مورد اجاره را بنماید.
1-تخلیه به منظور احداث ساختمان جدید مشروط بر اینکه پروانه ساختمانی یا گواهی شهرداری مربوط ارائه شودو شهرداریها مکلّفند در صورت مراجعه مالک با رعایت مقرّرات مربوطه پروانه ساختمان و یا گواهی مورد نظر را صادر و به مالک تسلیم نمایند.
2-تخلیه به منظور احتیاج شخص موجر برای کسب یا پیشه یا تجارت.
3-در صورتی که محل کسب یا پیشه یا تجارت مناسب برای سکنی هم باشد و مالک برای سکونت خود یا اولاد یا پدر یا مادر یا همسر خود درخواست تخلیه نماید.
در موارد سهگانه فوق دادگاه ضمن صدور حکم تخلیه به پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت نیز حکم خواهد داد.
تبصره- در صورتی که در ملک مورد تخلیه،مستأجرین متعدّدی باشند و موجر تقاضای تخلیه سایر قسمتها را نیز نموده باشد،مهلت فوق از تاریخ تخلیه آخرین قسمت شروع خواهد شد.
فصل پنجمحق کسب یا پیشه یا تجارت
هرگاه در اجارهنامه حق انتقال به غیر سلب شده یا اجارهنامهای در بین نبوده و مالک راضی به انتقال به غیر نباشد باید در مقابل تخلیه مورد اجاره،حق کسب یا پیشه یا تجارت مستأجر را بپردازد و الاّ مستأجر میتواند برای تنظیم سند انتقال به دادگاه مراجعه کند،در این صورت دادگاه حکم به تجویز انتقال منافع مورد اجاره به غیر و تنظیم سند انتقال در دفترخانه تنظیم کننده سند اجارهنامه سابق یا دفترخانه نزدیک ملک(اگر اجارهنامه رسمی در بین نباشد)صادر و رونوشت آن را به دفترخانه مربوط ارسال مینماید و مراتب را به موجر نیز اعلام خواهد نمود، مستأجر جدید از هر حیث نسبت به تمام شرائط اجاره قائممقام مستأجر سابق خواهد بود.
هرگاه ظرف شش ماه از تاریخ ابلاغ حکم قطعی،منافع مورد اجاره با سند رسمی به مستأجر جدید انتقال داده نشود،حکم مزبور ملغی الاثر خواهد بود. « تبصره 1- در صورتی که مستأجر بدون رعایت مقرّرات این ماده مورد اجاره را به دیگری واگذار نماید موجر حق درخواست تخلیه را خواهد داشت و حکم تخلیه علیه متصرّف یا مستأجر اجراء خواهد شد و در این مورد مستأجر یا متصرّف حسب مورد،استحقاق دریافت نصف حق کسب یا پیشه یا تجارت را خواهد داشت.
تبصره 2- حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستأجر همان محل اختصاص دارد و انتقال آن به مستأجر جدید فقط با تنظیم سند رسمی معتبر خواهد بود.
فصل ششمتعمیرات
در صورت ادامه ممانعت،دادگاه میتواند حکم به تخلیه موقت بنا برای مدّت مذکور بدهد. در هرحال مستأجر مسؤول خسارتی است که در نتیجه ممانعت از تعمیر بنا حاصل شده باشد.
تبصره- رسیدگی به دعاوی مذکور در مادتین 21 و 22 خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات دادرسی صورت خواهد گرفت و حکم دادگاه قطعی است.
در صورت تخلّف،دادگاه به درخواست مستأجر فورا بدون رعایت تشریفات دادرسی موضوع را مورد رسیدگی قرار داده عند الاقتضاء ترتیب وصل آن را خواهد داد.
دستور دادگاه بلافاصله قابل اجراء است موجر میتواند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ دستور دادگاه به آن اعتراض کند اعتراض در همان دادگاه رسیدگی میشود و تصمیم دادگاه قطعی است.
تبصره 1- هرگاه علّت قطع جریان برق یا آب یا تلفن و غیره بدهی موجر به سازمانهای مربوط بوده و اتصال مجدد مستلزم پرداخت بدهی مزبور باشد و همچنین در صورتی که اتصال و به کار انداختن مجدد تأسیسات فوق مستلزم هزینه باشد،مستأجر میتواند بر اساس قبوض سازمانهای مربوط وجوه مذکور را بپردازد و از اولین اجارهبها کسر نماید.
تبصره 2- تعمیرات تأسیسات و قسمتهای مشترک آپارتمانهای مشمول قانون تملک آپارتمانها تابع مقرّرات مربوط به خود خواهد بود.
دادستان یا دادرس دادگاه حسب مورد به مأمورین شهربانی یا ژاندارمری و یا مأمورین اجراء دستور میدهد تا خریدار و مالک به معیّت مأمورین ملک را رؤیت نمایند.
تشخیص ضرورت امر در حدود متعارف با مقام صادرکننده دستور است.
تبصره- در موردی که میزان خواسته در تقاضای تعیین اجارهبهای ماهانه زائد بر چهار هزار ریال نباشد حکم دادگاه قطعی است.
تبصره 1- در مواردی که حکم تخلیه با پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت صادر میشود مهلتهای مذکور در این ماده از تاریخ تودیع یا پرداخت وجه مزبور شروع خواهد شد.
تبصره 2- در مواردی که حکم تخلیه به علّت عدم پرداخت اجارهبها صادر میشود حداکثر مهلت پانزده روز خواهد بود.
تبصره- مدّتهای مذکور در ماده فوق نسبت به احکامی که در زمان اجراء قانون روابط مالک و مستأجر مصوّب 1339 صادر و قطعی گردیده از تاریخ اجراء این قانون شروع میشود.
طرز تعیین و شرائط انتخاب و میزان حق الزحمه کارشناسان به موجب آییننامه وزارت دادگستری است.
در نقاطی که وزارت دادگستری کارشناس معرفی ننماید طبق مقرّرات عمومی مربوط به کارشناسی عمل خواهد شد.
اسامی شهرها و بخشهایی که از جهت اماکن کسب و پیشه مشمول قوانین«روابط مالک و مستأجر»و «روابط موجر و مستاجر» مصوّب سالهای 1339 و 1356 میشود
>3928801003301<...
>3928801003302<...
>3928801003303<...
>3928801003304<...
>3928801003305<...
>3928801003306<...2(1)